معمارکده2012

معمارکده2012
بزرگترین وبلاک تخصصی معماری
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

نورپردازی اعم ازطبیعی یا مصنوعی ، و ایجاد سایه روشن در فضای معماری یکی از روش های  هدفمند کردن طرح ساختمان هستند.

تعیین موقعیت منبع نور و شدت آن ( برحسب واحد Lux)  و تعیین و توزیع مناسب نور با توجه به کارکرد فضا و در نتیجه شیوه استفاده از نور در فضا کار مهندس برق در بخش طراحی روشنائی ، بیشتر مرتبط با روشنایی مصنوعی ، است.

اما در یک ساختمان ، در رابطه با نور وظایف بسیار مهم دیگری نیز مطرح است که معمار مسئول آن خواهد بود.

این وظایف عمدتا شامل هدفمند کردن معمارانه نور هستند که از جمله آن ها موارد ذیل را میتوان نام برد:

          1- تمایز فضاها از یکدیگر با توجه به هویت آن ها به کمک نورپردازی

          2- هدایت ذهنی و روانی  حاضران در مکان بر اساس توالی تنوع در نور پردازی

این دو وظیفه بر این اصل استوار می شوند که انسان طبیعتا گرایش به توجه و حرکت به سمت نور را دارا است.

پر کاربرد ترین فضاهای یک ساختمان نقاطی هستند که نور به شکلی موثر در آن ها وجود دارد.  و اصولا مکان ها عمدتا با نوری که درآن ها وجود دارد تعریف می شوند.

از سویی وجود روشنایی تنها در کنار تاریکی معنا  دارد. بنا بر این شیوه تنظیم نور و سایه روشن در هر مکان از یک معماری ، واجد معنا و مفهوم و نهایتا تاثیر خاص می تواند باشد. و این معماری است که این تاثیر را برحسب اهدافی که در خلاقیت ذهنی خود شکل داده است ، به کار می گیرد.

در نتیجه حجم قابل توجهی از تاریکی  وروشنی ( ساماندهی نور در ساختمان) بعنوان ابزار کار طراحی در خدمت معمار خواهد بود تا فضای ساختمان رامتضمن مقصود، دلچسب و هماهنگ سازد.

این بازی با سایه روشن همراه با جریان حرکت در فضا معنا پیدا می کند، و این دو در واقع لازم وملزوم یکدیگرند.

نتیجه عملی مهمی  که در طراحی ساختمان ها می توان از این نکات گرفت عبارت از این است که چون انسان طبیعتا به سمت نور گرایش دارد ، نقاط مهم ساختمان از جمله و بخصوص ورودی آن ( در نور طبیعی و مصنوعی هردو) باید روشن تر و نورانی تر باشد.

همین نکته در مورد هدایت حرکت د رداخل فضا های معماری صادق است. به خصوص در فضاهای با کاربرد عمومی ، هماهنگی نور با طرح حرکات در پلان ضرورتی اجتناب ناپذیر است، چون بخش عمده مراجعین در هنگام ورود به این فضا ها با اجزاء آن از پیش آشنا می شوند.

علاوه بر این طراحی صحیح شیوه بهره گیری از نور طبیعی  و توزیع آن در داخل ساختمان، مانع از اتلاف منابع به علت استفاده از نور مصنوعی در ساعات روز خواهد شد.

یکی از اصول مهم در کار طراحی نور عبارت است از تامین نور از دو جبهه متفاوت در یک فضا.

حضور در اتاقی که منبع نور تنها در یک جبهه آن  قرار دارد، تنها در صورتی مطلوب است که فرد حاضر در فضا پشت به نور نشسته باشد.در این صورت سایه بدن مزاحم کار روی میز خواهد بود، و در عین حال وی از مشاهده مناظر بیرون ( یک عامل مهم روانی در فضاهایی که باید مدتی طولانی درآن ها توقف کرد) محروم می شود. از جهتی دیگر نیز با توجه  به گرایش طبیعی انسان به سمت روشنایی این قطع ارتباط بصری با محیط بیرون عاملی منفی به شمار می آید.

به همین دلیل است که ملاحظه می شود عموم مردم تمایل دارند از اتاق هایی استفاده کنند که بیش از یک جبهه آن واجد منبع نور است.

در نور پردازی مصنوعی نیز کیفیت روشنایی اتاق هایی که علاوه بر نور از سقف با چراغ های دیواری و یا آباژورهای پایه کوتاه یا بلند تجهیز شده اند کیفیت روشنایی بهتری به دست می آید.

البته تامین و توزیع مناسب نور طبیعی به سبب عدم امکان تاثیر گذاری بر مکان منبع آن در بسیاری از فضاها همیشه عملی نیست. مثلا وقتی در یک ساختمان آموزشی کلاس های درس به صورت ردیفی روی یک ضلع ساختمان واقع شده باشند،به ناگزیر ورود نور تنها از یک سمت به طرح تحمیل خواهد شد.

البته ناگفته نباید گذاشت که مناسب ترین نور برای کلاس های درس نور شمالی با ترجیح تابش از سمت چپ ( به دلیل اکثریت داشتن افراد راست دست) است.در استقرار رو به جهات دیگر باید با کاربرد سایبان ها از تابش مسقیم نور به سطح شیشه پنجره ها جلوگیری کرد.این نکته نیز شایان ذکر است که درجایی مانند کلاس درس به دلیلی تمرکز دید بر روی تخته و محل مدرس اهمیت نور داخلی جز در باره آنچه بیان شد تقلیل می یابد.

مثالی دیگر از استقرار ردیفی وجود تعداد زیادی از اتاق های بیماران در طرح بیمارستان هاست. نورپردازی مناسب و شاد ( بر اساس تدابیر پیش گفته) در چنین فضاهایی که معمولا بیمار بستری در وضع روحی نامناسبی به سر می برد حائز اهمیت ویژه است.

درخشندگی شدید نور(glare)  یکی از عوامل منفی دیداری است. زیرا نور شدید باعث بسته شدن دیافراگم شده جرئیات تصویری مشاهده نخواهند شد، علاوه بر این ایجاد هاله نور در پیرامون اشیاء و چهره ها چشم را خسته می کند.

این درخشش اضافی نامطلوب که مانع از وضوح تصویری اشیاء و چهره ها می گردد ، در نور یک جانبه بسیار قابل توجه است، حال آن که در نور دو جانبه ، وحتی نور یک جانبه ای که بخش عمده آن به خوبی بازتاب یافته باشد، سایه روشن های متنوعی حاصل می گردد که تصویر مناسب تری حاصل می آورد. یک مثال بسیار روشن تخت بودن و عدم مطلوبیت کیفی عکس هایی است که با فلاش ( واقع در کنار یا بالای لنز دوربین) گرفته شده ، در برابر عکس هایی که بیش از یک منبع نوری ( وحتی یک رفلکتور با بازتاب موثر)  در هنگام برداشت آن ها وجود داشته است.

ساطع شدن نور از یک منبع در یک فضای معماری مشکل دیگری را نیز به وجود میِ آورد و آن حرکت از روشنایی به سمت تاریکی و بالعکس به صورت یکنواخت و غیر چشم نواز است.  

زیرا اختلاف  شدت نور بین نقاط روشن وتاریک بسیار زیاد است و دیافراگم چشم در حرکات گردشی چشم  در محیط مرتبا تحت فشار عکس العمل در برابر این تفاوت شدت قرار می گیرد و چشم ناظر خسته می شود.

این شیوه هدایت نور در ساختمان های کوچک آسان تر است ولی در ساختمان های بزرگتر از طریق تدابیر گوناگون می توان توازنی در نورپردازی داخلی برقرار کرد. در ساختمان های بزرگ  معمولا  به دلیل فشردگی الزامی فضاهای خرد ، اینگونه فضاها اکثرا روی یک بدنه خارجی ساختمان قرار گرفته و به سبب محدودیت همجواری با محیط پیرامون منحصر به یک ضلع، تنها یک جدار خارجی آن ها امکان نورگیری دارد. در این حالت حیاط های مرکزی و سایر نورگیرهای میانی تا حدودی می توانند کمک کنند، اما شاید بهترین روش ایجاد فرورفتگی و پیش آمدگی برای ایجاد جبهه های نورگیری غیر همسطح در نمای بیرونی باشد.

اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد، روش مناسب می تواند تقسیم سطح نورگیری کلی یک فضا به چندین پنجره باشد ، که تا حدودی توزیع نور را  تلطیف خواهد کرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:نور و سایه روشن, توسط هادی(ماهان)پورآخوند
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :